آندیاآندیا، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 2 روز سن داره

دختر پاک

خونه پدری

1391/7/3 17:10
926 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر قشنگم. میدونم مامانی الان چند ماهه که نتونستم مطلب جدیدی واست بنویسم ، نه اینکه نخواستم نتونستم آخه من و بابایی خیلی خیلی سرمون شلوغ بود حالا که دارم واست می نویسم توی خونه جدیدمون وسط اتاق نشیمن نشستم و چسب و موکت دور و برمه میخوام کف اتاق رو موکت کنم (نه مامان من و بابایینصاب موکت نیستیم) الان حدود دو ماهه تو این خونه اومدیم و تا حالا مشغول تعمیرات و تغییرات بودیم آخه اینجا قراره خونه ای باشه که تو توش بزرگ میشی . تو حیاطش بازی میکنی . از پله هاش بالا و پایین میری و خلاصه همون خونه ای که به قول قدیمی ها سالها بعد بهش میگی خونه پدری. من و بابا اینجا رو خریدیم که تو راحت بتونی توش زندگی کنی (البته به همراه ما) واسه همین بود که وقت نکردیم وبلاگت رو بروز کنیم چند روز دیگه که خونه کامل بشه قول میدم دیگه سروقت مطلب بنویسم . زاستی آندیا تو چرا اینقدر شیطون شدی من حتی ٥ دقیق نمیتونم تنهات بزارم حتی سرکار هم نمیتونم برم (آخه مامانت قبل از دنیا اومدنت وکیل دادگستری بود اما الان .....) خلاصه تمام کار و زندگیم تو شدی اما ارزشش رو داری چون خیلی دوست دارم.بابا میگه بنویس منم خیلی دوستت دارم (نمیدونم منظورش منم یا تو ) فعلا اینا رو داشته باش . برمیگردم . یه بوس گنده مامانقلب

پسندها (2)

نظرات (0)

niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دختر پاک می باشد